باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰

باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰

یزد-۱۳۸۵



اکنون صبحگاهان را هیأت دیگری است

و آفتاب دیگرگونه می تابد

بی رمق،

          خسته،

                   کسالت‌بار

جهان را فرصتی باید

تا غیاب تو را تجربه کند..

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مسعود دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 ق.ظ

...

ناصر دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:35 ب.ظ

حالا آفتاب کویر دیگر چشمان پرشور زهره را نمی آزارد
آفتاب و همسایه آزاری !نه!
حالا راحت می نشینیم روی تخت سنتی باغ دولت آباد دلمان و با هم .... و با یاد هم چای داغ، داغ داغ داغ می نوشیم..
طوری که جگرمان بسوزد
و آتشکده یزد هم به گردش نرسد.

تمامش را مرور کردم ، لحظه به لحظه اش را ، ....

سعید دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:46 ب.ظ http://homa33.blogsky.com

هر صبحی که از راه میرسد وسپیده سر می زند اغاز زندگی جدید
وفرصتی دوباره برای برداشتن گامی دیگر است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد