باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰

باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰
نظرات 15 + ارسال نظر
سارا معصومی دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:37 ب.ظ

برای مهربانی که از دست دادی از حسین منزوی:
دلم گرفته برایت زبان ساده عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت
( از خدا برایت صبر می‌خواهم.)

تهمینه دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:01 ب.ظ

تنها گریه وهق هق های پیاپی جواب دلتنگی هایم را برایت می دهد.بازم دلم خیلی تنگه زهره

نا شناس دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ب.ظ

محکم باش محکم این شرط اول زندگیه
بازم شما یه خاطرات خوبی داری که با فکر کردن بهش مقداری آروم بگیری.......................................................

فرزاد سه‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:45 ب.ظ

فهیم جون لااقل یه امکان وارد کردن کد قبل از پست شدن کامنت بذار، یا دیده شدن کامنت رو منوط به تایید خودت کن. وقتی می آم اینجا و کامنت های تجاری رو می بینم حالم بد می شه و ذوقم کور. نمی تونم چیزی بنویسم.

منوط به تایید خودم شد.

[ بدون نام ] شنبه 13 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 ب.ظ

فرزاد شنبه 13 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:29 ب.ظ

ممنون. ظاهراْ تو این مملکت تا نظارت استصوابی نباشه نمی شه! تو بلاد اروپ صندوق پستی مون پر می شد از تبلیغات. چاره خواستیم گفتن فقط رو صندوقت بنویس Non. نوشتیم و دیگه راحت شدیم از اون به بعد!!!

اینجا اما مدنیت در اون حد نیست و وجود نظارت استصوابی لازم به نظر می رسه!!!

نفیسه شنبه 13 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ب.ظ http://roozmaregiha2.blogfa.com

زهره جانم
این روزها به نبودنت حسودی ام می شود
برای ما دعا کن عزیز

مسعود یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:40 ق.ظ

این جمله به نظرم قشنگ اومد ، گفتم برای تو هم بفرستمش:

Thing to remember is if we're all alone, then we're all together in that too.

(quote from the movie "P.S. I love you") i

شاپرک دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:15 ب.ظ http://neveshtehaye-limoee.blogsky.com

دل آدم وقتی بگیره...وقتی نخواد باهات راه بیاد...وقتی یه زخم کاری داشته باشه که گاه و بیگاه بخواد به رخت بکشه... اونوقته که تازه دل شده...

روزت مبارک...

فروغ دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:02 ب.ظ

سعی کنیم دنبال آفرینش شادی باشیم غمها خودشون راحت مارو پیدامیکنن -شادی میتونه منحصربه مای تنها نباشه میشه برای دیگران شادی ساخت میشه به فکربچه های بی سرپرست- آدمهای بیمار بابیماری لاعلاج- یا هزاران هزارکسایی که مامیتونیم کمکشون کنیم وخودمون بااین کار قوت قلب بیشتری بگیریم- اونها منتظرن


. . .


زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست

گربیفروزیش رقص شعله اش ازهرکران پیداست

ورنه خاموشست و ...

زهره شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ

دستی تکان بده حالا که میروی
دلتنگ میشوم تنها که میروی
پیشانیت اگر خط خوردگی نداشت
میخواندمش که تو "تو با که میروی
لیلا نگاه کن در چشمهای من
حالا بگو کجاست آنجا که میروی
نفرین نمیکنم شاید ببینمت
دنیا به کام تو هر جا که میروی
یک لحظه صبر کن شاید ندیدمت
دستی تکان بده حالا که میروی .....

ناصر چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:20 ب.ظ

سلام زهره
این روزها خیلی یادت می کنم، حسادت به پروازت، حسادت به آرامش دریایی ات و...
دلمون برات خیلی تنگ شده، دیشب برات خواستم از حافظ بخونم که به خوندنم بخندی ....اما
از جان طمع بریدن آسان بود و لیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

....بخند زهره ، بخند به این هیچ .

حجت چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:18 ب.ظ

امروز خبر در گذشت فرامرز عزیز را که دیدم یاد دوباره داغ دلم برای زهره هم تازه شد . تفرین بر این سال ۸۸ .نفرین

[ بدون نام ] جمعه 9 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:59 ب.ظ

خوش به حالت که نیستی ببینی چه بر این مردم می گذرد حالا می فهمم که خدا چقدر دوستت داشت هر روز 1000 بار آرزوی مردن می کنم

[ بدون نام ] جمعه 9 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ

آخه به کدامین گناه سرنوشت جوونای ما رو این طوری رقم زدن به کدامین گناه این پدر مادرارو این طوری داغدار کردن خدای بزرگ چرا صدای ما بدبختا رو نمیشنوی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد