برای فهیم
نه خوابم می برد
و نه دستیست تا بگیرم و برخیزم
کاش تمام میشدی ای بختک وحشت!
و فردا صبح
صبح تر از همیشه
من
و
تو
و
میز صبحانه که من می چینمش،
و تو فقط نگاه کن،
نگاه کن
نگاه کن...
شانه هایم میلرزند، دستهایم را بگیر.
کاش تمام میشدی ای بختک وحشت!
آرش