باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰

باد او را با خود برد

به یاد زهره لشگری٬ ۱۳۸۸ - ۱۳۶۰

An immortal evergreen tree



«حسن هوشیار» بیش از آنکه معلم ما باشد یک دوست نازنین بود و هست. مهربان و دوست داشتنی.

هر هفته بی تاب بودم برای حضور در کلاسش، و برق هوشمندی و عشق به کارش در نگاهش.

زهره ، حسن هوشیار را بسیار دوست می داشت. مثل تمام دوست داشتن های دیگرش، ناب و به تمامی دل.

 

حسن برای من از ایمیل عجیب و شگفت انگیزی گفت که زهره در آخرین روزهایش برای او و تنها او فرستاده است، و نیز خوابی که همان شبِ رفتنِ زهره دیده است..

او برای زهره شعری نوشته است و طرحی، که بی کم و کاست در اینجا می بینید:

 

 

 


Far away across the river

Next to a tree

An evergreen tree

 

A nice girl

Shining like Venus

Standing like Cedar

 

Up on the tree

The immortal tree

 

A nice guy

Uncertain, unsettled

 

The girl staring the boy

Shouting….

Her voice resonating…..

 

Go on…..on and on…

Go on…


By: Hassan Houshyar                 To my dear friends: Fahim and Zohreh